loading...
خوش آمدید | دانلود جدیدترین ها
آخرین ارسال های انجمن
Mehdi بازدید : 895 یکشنبه 24 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

مردي 80ساله با پسر تحصيل کرده 45سالهاش روي مبل خانه خود نشسته بودند ناگهان کلاغي كنار پنجره‌شان نشست. پدر از فرزندش پرسيد: اين چيه؟ پسر پاسخ داد: کلاغ.
پس از چند دقيقه دوباره پرسيد اين چيه؟ پسر گفت : بابا من که همين الان بهتون گفتم: کلاغه.
بعد از مدت کوتاهي پير مرد براي سومين بار پرسيد: اين چيه؟ عصبانيت در پسرش موج ميزد و با همان حالت گفت: کلاغه کلاغ!
پدر به اتاقش رفت و با دفتر خاطراتي قديمي برگشت. صفحهاي را باز کرد و به پسرش گفت که آن را بخواند.
در آن صفحه اين طور نوشته شده بود:
امروز پسر کوچکم 3سال دارد. و روي مبل نشسته است هنگامي که کلاغي روي پنجره نشست پسرم 23بار نامش را از من پرسيد و من 23بار به او گفتم که نامش کلاغ است.
هر بار او را عاشقانه بغل مي‌کردم و به او جواب مي‌دادم و به هيچ وجه عصباني نمي‌شدم و در عوض علاقه بيشتري نسبت به او پيدا مي‌کردم!!!!!!!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
کاربران گرامی ، سلام ! ما موضوع خاصی را دنبال نمیکنیم ، هدف رضایت شماست . معتقدیم کاربری که لحظاتی از اوقات خود را در این وبلاگ سپری میکند ، قطعا باید به نتایج مطلوبی نیز دست پیدا کند ، به عبارتی وقتش تلف نشود ! پس خواهشمندیم در صورت هر گونه بروز مشکل در اجرای فایل های دانلودی یا باز کردن صفحات وبلاگ ، آن را به ما اطلاع دهید . هرگونه پیشنهاد و انتقادی هم به شرط عدم بی احترامی آزاد است . زنده باشید و سرفراز . Crt.Rozblog.Com CuteDownload.ir
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نرم افزار های مورد نیاز
    آمار سایت
  • کل مطالب : 636
  • کل نظرات : 337
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 1024
  • آی پی امروز : 508
  • آی پی دیروز : 264
  • بازدید امروز : 1,608
  • باردید دیروز : 441
  • گوگل امروز : 9
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 4,495
  • بازدید ماه : 4,495
  • بازدید سال : 142,043
  • بازدید کلی : 1,702,863